آب و هوا یه جوریه که انگار هم اسفنده، هم مرداده!
یعنی همزمان که مصدق و آیت الله کاشانی دارن نفت رو ملی می کنن،
بنی صدر با هواپیما داره از کشور فرار می کنه!
.
.
.
.
ما سالی چند بار بخاریمونو نصب میکنیم
یه بار اولین سرما ،،، تو پاییز تا آخر زمستون
چند بارم تو بهار.. هی گرم میشه بخاری رو برمیداریم باز سرد میشه نصب میکنیم… الان داریم نصب میکنیم… احتمالا تا شب جمعش کنیم
.
.
.
.
.
فروردین دارد تمام میشود
اولین باران بهار را که نبوده ای ..
خودت را به اولین شکوفه ی اردیبهشت برسان
میدانی که،
اردیبهشت بی تو .. بهشت نمیشود
.
.
.
.
.
خدايا نخواستيم عشقمونو بهمون برسوني!
فقط الان تكليفمونو مشخص كن لباس زمستونيامونو جمع كنيم يا بزاريم بمونه
.
.
.
.
.
من بهار رادر اردیبهشتی خلاصه میکنم که صدای گنجشک ها هنگام صبح مرا به وجد می اورد هوای اردیبهشت را نفس می کشم ولذت میبرم وخدارا سپاس می گزارم.
.
.
.
.
چند روز دیگر امروز پارسال میشود
کمی ساده اندکی خنده دار و قدری عادی !
امروز سالهاست میرود وما همیشه چشمانمان پی فرداست .
افسوس !
به فکر پاییز تابستان را
و به فکر بهار زمستان را فدا میکنیم .
جشن می گیریم عید می گیریم
و دوباره
همانی می شویم که بودیم با اختلاف چند تار موی سپید تر
.
.
.
.
.
به خاطر بسپار
بهار می اید به ترانه به نسیم به شکفتن به شقایق
اما اگر از امدنش خواب روی
اگر از امدنش نشئه ی طعم عسل باغ شوی
یا که چشمان غزال به درستی بردت تا شب خواب
سرنوشت باقیست و زمستان جاریست..
.
.
.
.
تو هر زمان که بیایی بهار خواهد بود
مجال شادی بی اختیار خواهد بود
چه خوش بود که بر آید به یک کرشمه دو کار
ظهور حضرت عصر(عج) و شروع فصل بهار
.
.
.

.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *