زمین از دلبران خالیست یا من چشم و دل سیرم؟!
که میگردم ولی زلفِ پریشانی نمیبینم.
.
.
.
اگه یه روز آلزایمرم بگیرم،
دستامو بگیری،
تو چشمام زل بزنی و بخندی،
شاید هیچی یادم نیاد، ولی دوباره عاشقت میشم
.
.
.
.
صدای تواَم پا به پای تواَم ، تو میبریام رو به خاموشی
غریبهترین آشنای تواَم که میکُشدم این فراموشی
.
.
.
.
.
درمحفل خودراه مده همچو منی را
افسرده دل افسرده کندانجمنی را
ما افسرده دلان ساکن کوی غم ودردیم
درعشق شکست خورده ولی توبه نکردیم
.
.
.
.
.
ایمان و کفرِ من همه رخسار و زلفِ توست
در بندِ کفر مانده و ایمانم آرزوست.
.
.
.
.
.
ولی اصل کلمه ی عاشق رو شادمهر معنی کرده اونجا که میگه:
«تو همین لحظه که دلگیرم ازت،از همیشه بهت وابسته ترم»
.
.
.
.
.
تو همون فیلمی هستی که شوق دیدنشو دارم. همون کتابی که خط به خطشو میخونم. همون آهنگی که دائم با خودم زمزمه میکنم. تو همون چیزی هستی که توو همهی ثانیههای زندگی من جریان داره.
.
.
.
.
عشق از دوستی پرسید : تفاوت من وتو در چیه ؟ دوستی گفت : من دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی . من آنها را با دروغ جدا می کنم و تو با مرگ
.
.
.