آری ما را بر عظمت و شناسایی آن راهی نیست
تنها می توان درزیر باران رحمت
“لیله القــــــدر”
ایستاد تا برما ببارد
و جانهایمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد . . .
.
.
.
در لیالى قدر قرآن به دل کن ، نه فقط قرآن به سر
که اولى جوهر ذات تو گردد دومى خارج از گوهر تو است . .
.
.
.
.پاشیده اند عطر دعا باز در زمین
آنک دوباره قافله ناز در زمین
صبح و سلام می رسد از آسمان، ببین
آورده اند یک سحر آواز در زمین . . .
.
.
.
.
.از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازآرد . . .
./
.
.
.
.

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است
تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یا رب یا رب است .
.
.
.
.
خدایا
با این دغدغه های ذهن افسرده و ویران چه کنم ؟
با این همه رنج و آرزو و درد حرمان، چه کنم ؟
در کنج اتاق و خلوت و خاموشی
افسرده و وامانده و گریان چه کنم ؟
.
.
.
.
شب قدر
شبی است که باید در عاشقی ثابت قدم بود.
در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جُست.
باید به یاد روی آن محبوب عزیز،
آن یار پنهان رخسار،
عاشقانه نالید و دیدار روی او را از خدا طلبید.
به امید ظهورش
.
.
.
.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *