داستان های منو مامانم ۱:
من وقتی پام میخوره به آب یا چای که میریزه
واکنش مامانم: الحق کوری که جلو چشتو نمیبینی من اگه اون چشمارو از کاسه در نیاوردم
مامانم وقتی پاش میخوره به آب یا چای که میریزه
واکنش مامانم: کدوم خری اینو اینجا گذاشته من اگه بفهمم او دستا رو قلم میکنم
اون دستمال من کو اشکام داره سرازیر میشه
داغ دیده نا لایک لطفا
.
.
.
.
.
.
.
.تازه چشم‌ها رو لیزیک کرده بودم یه خواستگار عینکی واسم اومد، به مامانم گفتم نه عینکی دوست ندارم-_-

مامانم گفت تا دو هفته پیش می‌گفتی مامان، می‌رفتی سمت بابات که
.
.
.

.
.
.
.
.
یه شب تو حال داشتم چت می کردم یهو داداشم اومد قشنگ همه جارو نگاه کرد منو ندید بعد یواشکی رفت توی برنجی که مامانم واسه یه هفته گذاشته بود دستشویی کرد یعنی یه هفته منو داداشم با شکم خالی می‌رفتیم تو تخت
من ⁦(_)⁩
داداش
.
.
.
.
.
.
.
.
.
انصافا این گودزیلاها بد جور شدن مهمونی بودیم پسرخاله اومده میگه سامیار ببین ماشینم چش شده منم گفتم بذار باهاش بازی کنم بعد ماشینکو که گرفتم دستم دستشو کرد تو جیبم گوشیمو برداشت برد دید رمز داره کوبوند به دیوار
بعد خالم میگه چسب یک دو سه دارید بچسبونمش
من
خالم
پسرخاله
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.توی هر خانواده ی گسترده ای یه زندایی فاطمه وجود داره
اگه زندایی فاطمه نبود حتما یه زندایی معصومه وجود داره
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.مامان بابام دیشب قهر کردن ، بابام صبح اومد آشتی کنه گفت : خانوم یه صبحونه به ما نمیدی؟⁦
مامانم گفت: مگه من نوکرتم؟ دوباره
یه دعوا شروع شد .
ننه بابای شما هم اینجورین
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
به بابام گفتم یک کیلو شیر و پنیر خر میلیونیه
گفت خاک تو اون سرت که فقط اخلاق و رفتار خر رو داری
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.دیروز از سوپری سر کوچه سیگار گرفتم
امروز بابام رفت اونجا صاحب سوپری صدام کرد و به بابام گفت پسرتون ازم سیگار خریده
وظیفه دونستم بهتون اطلاع بدم
بابام گفت پسرم به سنی رسیده که خوب و بد خودشو تشخیص بده

از این حرکت بابام خیلی خوشحال شدم
تا اینکه دو تایی رفتیم خونه و جِرم داد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
همسایه ما ۱۵ساله پشت پیکانش نوشته
«اینچنین نبوده اینچنین نیز نخواهد ماند»
بزرگوار یه تجدید نظری بکن حالا
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.

.
.
یه دفعه سگ اوردم خونه، بابام گفت اینجا یا جای منه یا جای این سگ!!
منم گفتم اصلا من میرم. بعد دوسال برگشتم خونه دیدم داره با سگم گل کوچیک بازی میکنه بیو تلگرامشم نوشته : هر چه بیشتر ادم هارا میشناسم، بیشتر سگم را دوست دارم.
نه شما بگید این باباس ما داریم؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.به مادرم گفتم شب مغز منو نخور … شام بخور
گف من مغز گوسفند رو برا شام خیلی دوست دارم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
دیشب بابام داشت اخبار میدید بهش گفتم:

بابا میدونستی خر میتونه از پله ها بالا بره ولی نمیتونه از پله پایین بیاد؟

گفت: خودم دیدم دیروز از پله ها اومدی پایین!
بیخودی شایعه سازی نکن
.
.
.

.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
به مامان جونم میگم شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه؟ میگه: والا مکه که در نمیره!! فک وفامیل داریم
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
.رفتيم ايران خودرو بابام ميگه پرايد داريد؟ فك و فاميله داريم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.به همسرم ميگم عزيزم ناهار چي پختي؟ ميگه زهرمار. فكو فاميله داريم؟
( توضیح 4جوک : خوب فکر کن ببین شاید سالگرد ازدواجتونه
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
همیشه احوال رفیقتو هر 39روز ،حتما یکبار بپرس که اگه مرده بود به چهلمش برسی!
اس هاي مامانم به من چقد من بد بختم!! فک فاميله داريم!! با مامانم رفتیم مغازه تعمیرات تلفن که تلفن بی سیم خونرو بدیم درست کنن….یاروو تلفن زده به پیریز بعد با موبایلش زنگ زد که ببینه زنگ میخوره یانه….تلفن که زنگ خورد مامانم به من میگه این آقاهه شماره مارو از کجا داشت….فک و فامیله داریم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *