سه تا معذرت خواهی بهت بدهکارم….
یکی واسه دیروز، یکی واسه امروز، یکی واسه فردا….
معذرت می خوام واسه دیروز که ناراحتت کردم و با هم قهر کردیم.
معذرت می خوام واسه امروز که مزاحمت شدم.
و معذرت می خوام واسه فردا که شاید دیگه نباشم….
(مخاطب خاص من)
.
.
.
.
.
.واسه بخشيدنِ هم هيچوقت دير نيس،
آدمايي كه همو دوست دارن، رفيق، عشق، يا هر آدمايي كه همو دوست دارن،
اگه از دست هم دلخور بشن منتظر يه عذر خواهي از طرف مقابلن، يا حداقل يه جبرانِ كار..وقتي عذرخواهي نباشه، وقتي جبراني نباشه، مشخصه خب، بخششي هم در كار نيست
.
.
.
.
.
حالا که جفتمون هستیم نزار بهترین لحظه های عمرمون بگذره بیا باهم باشیم جدایی نباشه که بعدا پشیمونی میاره نگو فردا که تا اون موقع معلوم نیس که من زنده باشم یا حتی تو بیا با هم دیگه لحظه لحظه از عمرمونو پر از عشق کنیم
.
.
.
.
.
انقد قشنگه…وقتایی که باهاش قهر میکنی…بعدچند دقیقه دلت میخواد باهاش آشتی کنی..دل تو دلت نباشه… یهویی اس بده…بدون تو همین چند دقیقه ام سخت گذشت آشتی
.
.
.
.
.
دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است:)
.
.
.
.
.
.
فعلآ اشتی به درد نمیخوره اس قهر بدین فقط
مگه ادمم میره منت کشی بزارین خود شاسگولش بیاد
یا قهر نکن قهر میکنی مثل ادم
اصلآ برو منت کشی
یا مثل من قهر نکن
اصلآ به من چه هر غلطی میکنی بکن
والا با این نوناشون
.
.
.
.
..
برگرد….
اینجا…من ویادم فقط تورامیخوهند…
فقط برگردتادنیایم رابپایت بریزم
فقط برگرد…
.
.
.
.
.
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
.
.
.
.
.
.
نو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
منو ببخش ، منو ببخش …..
.
.
.
.
.
.
.
جنس من از آهن و از سنگ نيست
من دلم تنگ است و يار دلتنگ نيست
حال دل از من نميپرسي چرا
حال پرسيدن كه ديگر ننگ نيست
..
.
.
.
.
چنین گفت زرتشت:…عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
.
.
.
.
.
.
هميشه رفتن بهترین نیست
گاهي ميان رفتن وماندن هيچ فرقي نيست
چه قهر باشيم چه آشتي
اصل درست اين است که عزيزان ما در خانه ي دل ما جاي دارند
.
.
.
.
.
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بيا , در را تماما باز کن
هر چه ميخواهي برايم ناز كن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟
.
.
.
.
.